سوال آمده که ، چرا کشورهاى غیر اسلامى توانستند در تکنولوژى اینقدر پیشرفت کنند و ما که اسلامى هستیم همچنان جهان سومى هستیم؟
پاسخ:
در این سوال سه مغالطه وجود دارد.
یک، فرض بر این است که کشورهاى غیر اسلامى، چون غیر اسلامى هستند پیشرفت کرده اند.
دوم اینکه ما اسلامى هستیم و داریم اسلامى عمل میکنیم.
ثالثاً اینکه چون اسلامى عمل میکنیم، عقب افتاده ایم.
اینها که مقدمات اصلى این سوال هستند، هر سه نیاز به اثبات دارند.
ممکن است یک دونده اى از بقیه دونده ها تندتر بدود، آنوقت شما بیایید بگویید چون پیراهن زرد به تن داشت، برنده شد یا چون بینى کشیده اى داشت برنده شد، در صورتیکه هیچکدام درست نیست. آن کسى که برنده شده این خصوصیات را داشته اما این خصوصیات دخیل در برنده شدن نبوده است. این آقایى که پیراهن زرد داشت و بینى خوشگلى هم داشت، برنده شد به دلیل اینکه عضلات ورزیده ترى داشت و تمرین بیشترى کرده بود.
اینکه غرب در تکنولوژى پیشرفت کرده ، باید روشن شود که چه علتى داشته. علت آن ترک دین بوده؟ هیچکدام از واقعیت هاى تاریخ تمدن درغرب و شرق، اینرا نشان نمیدهد. دوستان را ارجاع میدهم به آنچه که در باب تاریخ علم در ششصد سال اخیر در غرب و شرق نگاشته شده و مطالعه نحوه انتقال مبانى علوم جدید از جهان اسلام به غرب در اواخر قرون وسطى در یک سیر تاریخى پانصد ساله ترجمه که دقیقا عکس وضعیت فعلى بوده که الان در همه علوم انسانى و علوم تجربى و ریاضى، در یک اتوبان یکطرفه از غرب به شرق، کتاب ترجمه میشود و به دست ما میرسد. اما در آن دوران اتوبان ترجمه از شرق به غرب یکطرفه بود و بزرگترین جرقه هاى علوم جدید که بنیان تکنولوژى در غرب بودند، تحت تاثیر کتابهایى بود که از جهان اسلام ترجمه شد و به آنجا رفت.
پس نه آنها بخاطر اینکه دین را ترک کردند، پیشرفت عایدشان شد و نه ما داریم به اسلام عمل میکنیم و نه بخاطر اینکه داریم به اسلام عمل میکنیم از قافله تکنولوژى عقب مانده ایم.
دکتر رحیم پور ازغدی/ امام على علیه السلام و انسان/ سال١٣٨٠
